خبرگزاری مهر، گروه استانها- مریم ساحلی: شانزدهمین روز از ماه مهربان مهر به نام کودک رقم خورده است و این فرصتی مغتنم است تا بیش از هر زمان دیگری به کودکان که رشد و بالندگی فردای میهن به حضور پرثمرشان وابسته است بیندیشیم.
اما واقعیت این است تا زمانی که کودکان کار در خیابانها به چشم میخورند و دامنه آسیبهایی چون فقر و اعتیاد و از هم پاشیدگیهای خانوادگی و انواع ناهنجاریها زندگی کودکان را تحت تأثیر خویش قرار میدهد، نمیتوان به برگزاری مناسبتهایی چون روز و هفته کودک دلخوش بود.
بی تردید نیازهای کودکان و دامنه وظایف جامعه نسبت به آنها بسیار گسترده است اما در این گزارش به موضوع تربیت و آموزش کودکان میپردازیم که یکی از مقولههای مهم در مسیر رشد کودکان به شمار میآید؛ متأسفانه باید گفت بررسی چالشهای موجود در عرصه آموزش کودکان و تصمیم گیری و برنامه ریزی های دقیق و به هنگام ضرورتی است که از سوی والدین و متولیان امر چندان جدی گرفته نمیشود.
این روزها ردیف شدن نمرات درخشان در کارنامهها، برنامه ریزی از کودکی برای پشت سر گذاشتن سد کنکور به منظور دستیابی به مشاغل پردرآمد و پرطرفدار، دغدغهای است که بسیاری از موضوعات مهم نظیر ضرورت کسب مهارتهای زندگی و تقویت روحیه فعالیتهای جمعی را در محاق قرار داده است.
عدم توجه به کسب مهارتهای زندگی
مرضیه فلاح که مادر پسربچه ای ۵ ساله است در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: امروزه شرایط اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، نگاه کودکان نسبت به پیرامون و حتی نیازها و خواستههای آنها با گذشته بسیار متفاوت است.
وی با بیان اینکه توجه و حساسیت والدین نسبت به فراهم آوردن امکانات لازم افزایش یافته است اما آپارتمانهای کوچک امکان بازی و فعالیت جسمی مناسب را به کودکان نمیدهد، گفت: از سوی دیگر کسب مهارتهای لازم برای زندگی و مهارت حضور در اجتماع کمتر مورد توجه قرار میگیرد و متأسفانه امروز شاهد جوانانی هستیم که بعضاً از عهده کوچکترین امور زندگی خود بر نمی آیند.
فلاح ادامه داد: زنی که قادر به دوخت و دوزی ساده نباشد یا مردی که توانایی نصب آنتن تلویزیون و تعویض واشر یک شیر آب را نداشته باشد، بی تردید در زندگی شخصی خویش احساس عجز و ناتوانی خواهد کرد.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر گاه والدین سبب ایجاد اعتماد به نفس کاذب در فرزندان خویش میشوند و یا نسبت به سطح پایین اعتماد به نفس در کودکانشان بی توجه هستند که هر دوی این موارد مشکل آفرین خواهد بود.
این بانوی گیلانی تصریح کرد: به نظرم والدین در تربیت فرزندان خویش باید با دیدی وسیعتر و منطبق بر واقعیتهای زندگی عمل کنند. فرزندان ما فرصتی برای تحقق رویاهایی که ما به آنها دست نیافتهایم نیستند و فراهم کردن بی قید و شرط همه خواستههای ریز و درشت و لازم و غیر لازم آنها انجام وظیفه و محبت به آنها نیست. در واقع باید بکوشیم با پرهیز از افراط و تفریطها، آنها را در مسیر رشد و بالندگی قرار دهیم.
غفلت از نقش روانشناس کودک در تربیت فرزندان
«غزل سادات پور نسایی» روانشناس در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه مهمترین معضل امروز در رابطه با کودکان عدم وجود آموزش صحیح در دوران کودکی است که پایه گذار رشد روانی، عاطفی و شکل گیری شخصیت سالم در بزرگسالی است، اظهار کرد: این آموزشها میتواند طیف وسیعی شامل آموزش محافظت جنسی تا فرزندپروری صحیح را در بر بگیرد.
وی با بیان اینکه بخشی از این قصور و کوتاهی به عدم آگاهی والدین باز میگردد که خود قربانی تربیت غلط دوران کودکی هستند و به درستی نمیدانند چطور در مسیر تربیت فرزند گام بردارند، افزود: در اینجا نقش ارگانهایی همچون بهزیستی، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش بسیار پر رنگ میشود.
این روانشناس در ادامه با اشاره به اینکه بخش دیگر این قصور هم به سبب نبود توجه نسبت به نقش مؤثر روانشناس کودک به عنوان یک راهنما در این مسیر است، تصریح کرد: در حقیقت هنوز فرهنگ مراجعه به روانشناس کودک در جامعه ایرانی جای پای خود را محکم نکرده و لذا والدین گمان میکنند تربیت در دوران فعلی به سادگی دوران کودکی خود آنها است در صورتی که با پیشرفت تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی، محیط سادگی خود را از دست داده و پیچیده شده است. بنابراین شرایط قابل مقایسه با سی چهل سال قبل نیست و لازم است اطلاعات والدین به روز شود تا در مواجهه با مسائل تربیتی دچار مشکل نشوند.
ضرورت تعامل خانه و مدرسه در امر تربیت کودکان
«امین حق ره» فعال فرهنگی و مددکار اجتماعی در این باره با اشاره به اینکه معتقدم، تناقض و تعارض معیارها، یکی از اصلی ترین چالشها در حوزه تربیت کودکان در خانه و مدرسه است، به خبرنگار مهر گفت: کودکان امروزه در خانه و جامعه با بسیاری از هنجارهای پذیرفته شده و الگوهای رفتاری عرفی مواجهاند که بر مبنای الگوهای رسمی تربیتی در مدارس ایران، ضد هنجار محسوب میشوند.
وی با بیان اینکه مواردی نظیر استفاده از ماهواره، شبکههای مجازی و فیلتر شکنها؛ نحوه آرایش و پوشش، موسیقی از این دست تناقضات در حوزه تربیت کودکان محسوب میشوند، افزود: واضح است که این دوگانگی تربیتی در خانه و مدرسه میتواند آسیبهای جبران ناپذیری بر شخصیت کودکان وارد کند که نتایج آن در دورهای نه فقط به زودی که در جوانی و بزرگسالی بیشتر به دیده میآید.
کیفیت آموزش
حق ره در ادامه با اشاره به اینکه یکی از موارد مهم توجه به کیفیت آموزش است، افزود: متأسفانه این روزها با افت کیفی آموزش در سطح مدارس مواجه هستیم که بخشی از آن به ضعف منابع آموزش یا همان کتب درسی و بخشی دیگر نیز به کمبود ابزار و ملزومات سخت افزاری و نرم افزاری در حوزه آموزش مربوط است.
وی با بیان اینکه البته از هم گسیختگی روابط مطلوب میان معلم و دانش آموز را نیز باید به این مورد اضافه کرد، گفت: این از هم گسیختگی به گونهای است که هم اکنون رابطه دو سویه، معنوی و سازنده معلم و شاگرد دیگر در مدارس بسیار کم رنگ شده یا اصلاً دیده نمیشود. به عنوان مثال بسیار دیده و شنیدهام که نه دانش آموز نام معلمش را میداند و نه حتی در اواخر سال تحصیلی معلم، نام و نشان و خصیصههای فردی و شخصیتی دانش آموز خود را میشناسد. شاید یکی از علل این موضوع، جذب و اشتغال به کار معلمان بی انگیزه یا فاقد توانمندی لازم در امر تعلیم و انتقال مفاهیم آموزشی باشد.
مواجهه اولیا با امر آموزش
حق ره با اشاره به این نکته مواجهه اولیای کودکان با مبحث آموزش نیز از دیگر چالشهایی است که با آن مواجه هستیم، اظهار کرد: به دلیل مشکلات اقتصادی، شاهدیم که این روزها در بسیاری از خانوادهها هم پدر و هم مادر شاغل هستند قطعاً این والدین مجال و توانی برای پیگیری امور تربیتی و تحصیلی کودکان خود را ندارند چه برسد به پوشش کمبودها و ضعفهای نظام آموزشی در حوزههای تعلیمی و تربیتی.
وی تأکید کرد: در واقع اگر خانواده از بنیه اقتصادی مطلوبی برخوردار نباشد تا با بهره گیری از امکانات کمک آموزشی یا کلاسهای خصوصی و فوق برنامه ضعفهای موجود را پوشش دهند، دانش آموز عملاً به حال خود رها میشود.
این مددکار در ادامه بی تفاوتی و کم توجهی نظام آموزشی به آسیبهای اجتماعی حوزه کودکان را یکی دیگر از چالشها در امر تربیت و آموزش کودکان دانست و تصریح کرد: میدانیم که تعداد بالایی از جمعیت کشور گرفتار سو ء مصرف مواد مخدر هستند اگر هر خانواده ایرانی را ۴ نفر فرض کنیم میبینیم که جمعیت عظیمی از مردم به طور مستقیم با این پدیده ویرانگر و آسیب زا مواجه هستند که میتواند همه شئونات خصوصی و اجتماعی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
وی با بیان اینکه تعداد زیادی از این افراد از کودکانی هستند که باید دغدغه اصلی خود و خانوادههای آنها کیفیت تحصیلاتشان باشد، تأکید کرد: میدانیم که نظام آموزشی هیچ برنامه مدون و کاربردی برای حمایت از این کودکان در معرض آسیب ندارد.
حق ره همچنین با اشاره به اینکه فرزندان طلاق را نیز باید به این مورد اضافه کرد که با آسیبهای برآمده از هم پاشیدگی کانون خانواده مواجه هستند، ادامه داد: هیچ ساز و کار حمایتی قابل توجهی از سوی نظام آموزشی برای کاهش آسیبها و حضور با کیفیت آنها در مدارس و ادامه تحصیلات تدارک دیده نشده است.
کرونا؛ چالشی جدید
حق ره با بیان اینکه مسألهای دیگر به خصوص در روزهای همه گیری کرونا به عنوان چالشی جدی در عرصه آموزش به صورت ویژه نمایان شده است، اظهار کرد: نظام آموزشی در بهره گیری از ظرفیتهای گسترده فضای مجازی در حوزههای تعلیم و تربیت، دچار ضعف مفرط است.
وی ادامه داد: در ماههای اخیر عدم آمادگی و ناکارآمدی سیستم آموزشی به وضوح مشاهده شد، به گونهای که با توجه به اجبار اعمال آموزشهای از دور، بخش عظیمی از دانش آموزان به دلایل مختلف همانند عدم دسترسی به اینترنت پرسرعت با کیفیت، عدم امکان تهیه گوشیها یا ابزارهای بهره مندی از شبکههای اجتماعی مورد تائید نظام آموزشی به دلیل ضعف اقتصادی، بی کیفیتی و ناکارآمدی پلتفرمها و اپلیکیشنهای معرفی شده توسط نظام آموزش به عنوان ابزار واسط بین سیستم آموزش و دانش آموزان عملاً از چرخه سیستم آموزش خارج شدهاند.
کودکان نیازمند توجه بیشتر هستند
در این گزارش نگاهی کوتاه به چالشهای موجود در عرصه آموزش و تربیت کودکان داشتیم که بر خود و متولیان امر یادآور شویم که اگر امروز توجه کافی نسبت به سلامت جسم و روان و آموزش کودکان وجود نداشته باشد، نمیتوان به فردا امیدوار بود. در واقع اگر امروز از اندیشه پرورش مطلوب فرزندانمان خالی باشد، فردایی آکنده از مشکلات و عواقب این مسئله را پیش رو خواهیم داشت.
نظر شما